فروشنده آزاری!

ساخت وبلاگ
امروز حدود ظهر من و خواهرم داشتیم پیاده روی می کردیم و با تقریب خوبی تمام مغازه ها بسته بودن یه دفعه از جلوی یه مزون عروس رد شدیم و پیشنهاد دادم بریم مغازه داره رو سر کار بذاریم!

من: سلام این لباس تن پوش چندمشه؟ و اجارش چند می شه؟

خانومه: تن پوش دوم و حدود چهار تومن

من و خواهرم شروع کردیم به تجزیه تحلیل چندتا لباس خنده هامونو کردیم و به آخرش رفتیم تو نقشمون و به طور جدی یه همین سوالو برای یه مدل دیگه هم تکرار کردم و اسم مدلشم پرسیدم و گفتم می تونم کارت مغازه تونو داشته باشم؟

خانومه در حالی که جدی کرفته بود کارت مغازه رو داد و پرسید مراسم چندمه؟

من شوکه شدم و به این سوال فکر نکرده بودم و گفتم هنوز قطعی نشده!!!

بعد پرسید قبل عیده؟

خواهرم خیلی جدی جواب داد آره! (می خواست قیمت امسال لباسو بگه)

بعد خانومه گفت اگه بعد دی باشه این لباس می شه تن پوش دومش و کمتر می شه!

خواهرم هم خیلی خوب در نقشش فرو رفته بود و گفت نه قطعا بعد از دی ماهه!

آخرشم خانومه گفت فقط لباسامون منحصر به اینا نیست و مدلای دیگه ای هم داریم با خانواده تشریف بیارین...

یغنی وقتی از مغازه اومدیم بیرون مردیم از خنده!

آخه کدوم عروسی با تیپ اسپرت و با یه کوله پر کتاب می ره مزون؟؟ همه اینا به کنار حالا که تو نقشمون غرق شدیم تا قبل عید باید داماد رو پیدا کنیم! :)

 

ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shetabkona بازدید : 239 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56