بدیدم و مشتاق تر شدم

ساخت وبلاگ
می ترسم چشمانم را روی هم بگذارم و صحنه های زیبا کمرنگ شوند گرچه

باورم نیست ز بد عهدی ایام هنوز

ای کاش آن چند ثانیه آخر تمام نمی شد چه بزرگوارانه و پدرانه قبول کردند که دستشان را ببوسم

 


پانوشت: امان از دست عمو دوربینی ها....از ساعت هفت شب به بعد دارم مدام پیامک جواب می دم! امیدوارم موفق نشده باشند از حاشیه ها فیلم بگیرن...

 پنج روز بعد نوشت: من هنوز زان جام هلالی مستم

هفت روز بعد نوشت: یک نظر مستانه کردی عاقبت عقل را دیوانه کردی عاقبت...هنوز جویای تکرار آن لحظات در دلم هستم

ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shetabkona بازدید : 243 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 15:33