عوارض

از شریفی بودن فقط عوارض اش قسمت من شده

 

۱. رادیکال دو برابر یک بند انگشت واحد اندازه گیری جدید من برای نصب گیره روی کمد بود

۲. برای بردن نون بربری از نونوایی به خوابگاه زیر نم نم بارون محاسبه کردم که تحت چه زاویه فی و تتا در دستگاه کروی حملش کنم کمتر خیس می شه. دیگه قیافه مردم رو نگاه نکردم تو مسیر!

۳. بعد از فرستادن یک ایمیل خیلی رسمی در پاسخ به ایمیل استاد نوشتم: Thanks alot

۴. رفتم مغازه داخل دانشگاه خرید با اعتماد به نفس کارت دانشجویی دادم که حساب کنه!

۵. چند وقت پیش می خواستم TA مون رو که از جلوی در اتاقم ناگهان رد شد به دو نفری که تازه دیده بودمشون معرفی کنم گفتم : این آقا رو دستگیر کنین!! (ترجمه capture!)

۶. روز اول این ترم که TA آزمایشگاه بودم داشتم ارایه می دادم و وسط ارایه هرکی دیر میومد بهش می گفتم کلاس ساعت هشته. آخرین نفری که اومد و بهش تذکر دادم فهمیدم TA دیگه آزمایشگاهه که انگار دست راست کارشناس آزمایشگاه هم بود

۷. تو اردوی مشهد بین دو ترم یه دفعه بهم گفتن بیا مجری تو باش. بعد از صحبت یکی از اساتید گفتم برای سلامتی شون دست بزنین و برای تشکر صلوات بفرستین!

ادامه دارد....

ساقیا...