گرایش جذاب من!

چهارشنبه بود تازه کلاس نسبیت عام دکتر مشحون تموم شده بود و داشتم می رفتم سمت اتاقم که آخرین تلاش هام رو برای حل تمرین هاش بکنم که دوستم من رو صدا کرد و گفت این دو نفر سوالی دارن که مربوط به گرایش شماست.

 

یکی شون جلو اومد و گفت: ما یه آزمایشی داشتیم که دانشگاهمون ما رو فرستاده اینجا که کمک بگیریم از امکاناتش. 

من: آزمایشتون چیه؟

فرد اول: چیزی شبیه به آزمایش مایکلسون مورلی!

من هم اطلاعات کلی درباره استادای گرایشم و نیز گرایش لیزر دادم بهشون و گفتم که الآن وقت ندارم اما دیدم که از شهر دیگه پاشدن اومدن و انگار موفق به دیدن هیچ کس نشدن و هیچ یک از اساتید مد نظر در اون زمان در دانشکده نبودن. دلم براشون سوخت و گفتم شاید بعد کلاس حل تمرین بتونم حرف بزنم. بعد کلاس حل تمرین اومدن اتاقم

پرسیدم پروژه ارشدتونه؟

دومی: نه ما کارشناسی هستیم ولی چون هدفمون دانشمند شدنه می خواهیم عمیق یادبگیریم مسائل رو!

-خب چه کار قراره بکنین؟

اولی رفت پای تخته و شروع کرد به توضیح دادن خلاصه ایده اش این بود: که اگه فرض ثابت بودن سرعت نور رو تغییر بدیم می شه تبدیلات گالیله رو حفظ کرد

در این جا بود که فهمیدم این دو نفر تازه درس نسبیت خاص گرفتن و حس می کنن که می تونن نظرات انیشتین رو به تنهایی نقض کنن. براشون توضیح دادم که این که سرعت نور ثابته از نتایج تبدیلات لورنتس هست که شکل معادلات ماکسول رو در دستگاه های مختلف حفظ می کنه. اما صحبتشون رو ادامه دادن. و نتایجی رو گفتن که من به اختصار ذکر می کنم: 

1. نشون دادیم که ممکنه سرعت فوتون در دستگاهی که با سرعتی حرکت می کنه با تبدیلات گالیله با سرعت ناظر جمع می شه! این اتفاق فقط برای فوتون میوفته و نه ذرات دیگه!

2. اصل ماخ زیر سوال می ره و مشاهدات ناظر با مشاهدات فوتون متفاوت خواهد بود!

3. برای آزمودن این نظریه جدید یک ست آپ طراحی کردیم شبیه ست آپ آزمایش مایکلسون مورلی که نشون دادیم این پدیده دقت اش در حدی هست که جابجایی فریز های تداخلی حتی در سرعت های معمولی (و نه سرعت های قابل ملاحظه با سرعت نور) قابل مشاهده باشه!

و در نهایت دنبال لینک شدن به استادا بودن که امکانات آزمایشگاهی در اختیارشون گذاشته بشه و گویا ذره ای شک به محاسباتشون نداشتن و براشون هم مهم نبود که این اکتشاف جدیدشون همه اصول فیزیک رو به هم می ریزه و با هیچ چیز دیگه سازگار نیست.

در نهایت سعی کردم خیلی مودبانه بهشون بگم که "غوره نگشته مویز گشتی".

---

پانوشت:همیشه وقتی حرف از نجوم و کیهان شناسی و اخترفیزیک و گرانش می شه افراد جامعه واکنش های مختلف رو نشون می دن. مثلا یک سری از افراد جامعه از تاثیر ستارگان در طالع شون سخن می رانند و سعی می کنن با گرایشت ارتباط بگیرن. اتفاقی که چند هفته پیش افتاد موجب شد که به این بیاندیشم که افرادی که میان سمت این گرایش ها هم انگار یه افراد خاصی اند دور از جون خودم البته!

ساقیا...